loading...
arabi
darvish بازدید : 22 دوشنبه 27 آذر 1391 نظرات (0)

رجمــه درس دوم:
در خدمت نيازمندان
هوا گرم است و مردم در خانه هايشان هستند. علي (ع) سوي بازار خارج شد. اكنون خارج مشو . آفتاب سوزان است. نه… شايد نيازمندي كمك بخواهد. و در راه … 
سنگين است… سنگين است. ولي چاره اي نيست. … كودكان گرسنه هستند. تشنه هستند. چه كار كنم. پس علي (ع) به او نگاه كرد. پس آمد و مشك را از او گرفت. پس آن را به خانه اش برد… و از او درباره ي (وضعش) حالش سؤال كرد. علي بن ابي طالب همسرم را به سوي مرزها فرستاد. و بعد از چند روز خبر وفات او را شنيديم! و من و كودكان يتيمي دارم و چيزي ندارم. پس نياز و ضرورت مرا به كار كردن براي مردم وادار كرده است.
علي (ع) با ناراحتي سوي دارالحكومه (مركز خلافت) رفت و سبدي برداشت كه در آن غذايي بود. پس برگشت و در زد… 
-چه كسي در را مي كوبد؟
- من همان بنده هستم كه مشك را با تو آورد، در را باز كن. همانا همراه خودم چيزي براي كودكان دارم. 
- خداوندا تو راضي باش بين من و بين علي بن ابي طالب قضاوت كن. 
علي (ع) وارد شد و گفت: همانا من بدست آوردن ثواب را دوست دارم. پس از بين اين دو كار انتخاب كن: آماده كردن نان يا بازي با كودكان.
- من براي تهيه نان از تو توانا ترم. پس تو با كودكان بازي كن.
پس علي (ع) به سوي دو كودك كوچك رفت و بين آن دو قرار گرفت و خرما را در دهان آن دو مي گذاشت در حاليكه به هر يك از آندو مي گفت: 
-اي پسرم! علي ابن ابي طالب را به خاطر آنچه در كارت گذشته است حلال كن.
-برادرم، تنور را روشن كن. خداوندا خير و ثواب خودت را بر اين مرد فرو ريز ، واي، علي ابن ابي طالب ، چگونه؟! 
او به وضع محرومين توجه نمي كند… ما محروم هستيم ولي او … !
پس علي (ع) اقدام به روشن كردن آن كرد. پس هنگامي كه آنرا روشن كرد گفت: 
-اي علي بچش! اين است پاداش كسي كه بيچارگان و يتيمان را فراموش مي كند.
در آن لحظه زني آمد و خليفه مسلمانان را ديد و تعجب كرد!
-واي بر تو، آيا مي داني او كيست؟ او امير مؤمنين است. 
-واي بر من، چه كار كنم؟ 
پس به سوي او رفت در حالي كه عذرخواهي مي كرد.
- شرمنده ام، شرمنده ام. ببخشيد، معذرت مي خواهم، اي امير مؤمنين. ببخشيد.
- نه، نه. بلكه من از تو شرمنده هستم، به خاطر آنچه در كارت كوتاهي كرده ام.


قواعد درس دوم:
اعراب: به حركت حرف (كلمات) آخر كلمات معرب، اعراب گفته مي شود. 
معرب: به كلماتي گفته مي شود كه حركت حرف آخر آنها در شرايط مختلف تغيير مي كند.
اعراب به سه شكل به كار برده مي شود: 
1 ـ اعراب محلي 2 ـ اعراب ظاهري 3 ـ اعراب تقديري
1- اعراب محلي : در كلمات مبني كه حركت حرف آخر كلمه تغيير نمي كند اعراب محلي مي باشد. اعراب محلي در موارد زير به كار برده مي شود:
الف) كلمات مبني 
ب) جمله ( خبر جمله - حال جمله - صفت جمله وصفيه )
ج) خبر شبه جمله (جار و مجرور و ظـرف زمان و مکان ) . جمله و شبه جمله مبني به شمار مي رود.
مانند:
هولاء تلميذات: هولاء (مبتدا، محلاً مرفوع)، تلميذات‌ (خبر، مفردو مرفوع به ضمه اصلي، اعراب ظاهري) 
جاء اولئك: اولئك (فاعل، محلاً مرفوع)
الله ارسل رسوله انتِ في الصّف
مبتداو مرفوع خبر جمله فعليه مبتدا خبر شبه جمله(جارو مجرور)
اعراب ظاهري محلاً مرفوع محلاً مرفوع محلاً مرفوع
رأيتها: رأي(فعل)، تَ (فاعل، ضمير، محلاً مرفوع)، ها (مفعول به، محلاً منصوب)

حروف جر: في- من – الي- علي – بــ - لـِ – عن – ك – حتّــي – واو قسـم.
عليــك : علــي (حرف جر)، ك (محلاً مجرور)
الكتاب فـوق المنضــده: الكتـاب (مبتـدا، محلاً مرفوع)، فــوق المنضــده (خبر شبه جمله، محلاً مرفوع)
2- اعراب ظاهري: هر گاه علامت اعراب در آخر كلمات معرب ظاهر و آشكار باشد آن را اعراب ظاهري مي نامند و به دو شكل به كار برده مي شود.
الف) اعراب اصلي ب) اعراب فرعي (نيابي)

الف) اعراب اصلي :هر گاه كلمه اي در حالت رفع (ضمه ُ‌ ٌ ) و در حالت نصب (فتحه َ‌‌ ً ) و در حالت جر ( كسره ِ ٍ ) و در حالت جزم ( سكون ْ ) داشته باشد داراي اعراب اصلي مي باشد.
رفع، ضمه ، ُ ٌ‌ مشترك بين اسم و فعل مضارع
نصب، فتحه َ ً 
علامت اعراب اصلي جر، كسره ، ِ ٍ فقط اسم
جزم، سكون ، ْ فقط فعل مضارع
مانند: لـم يكْتُبْ التلميــذُ الدرس في البيت.
لم يكتب (فعل مضارع و مجزوم به سكون «حذف ضمه»، اعراب اصلي)
التلميذ (فاعل و مرفوع به ضمه اصلي ) الدرس: (مفعول به و منصوب به فتحه اصلي)

في البيت: (مجرور به كسره اصلي) لا تقـــل الكـــذب. لا تقــل: (فعل مضارع مجزوم به سكون «حذف ضمه» اعراب اصلي)الكــذب: (مفعول به و منصوب به فتحه اصلي)
نكتــه : در فعلهاي مبني براي مشخص كردن نوع مبني به سومين حرف اصلي فعل نگاه مي كنيم و با توجه به علامت سومين حرف اصلي نوع مبني آنها را مشخص مي كنيم .
مبني بر سكون : ذهبتَ – يذهبن – ذهبْتِ 

ب) اعراب فرعي يا نيابي: هر گاه كلمه اي در حالت رفع، نصب، جر و جزم به جاي علامات اعراب اصلي از حروف يا حركات ديگري استفاده كند داراي اعراب فرعي يا نيابي مي باشد و شامل موارد زير مي باشد.
1 ـ اسم مثني 
2 ـ اسم جمع سالم مذكر 
3 ـ اسماء خمسـه
4 ـ اسماء جمع سالم مؤنث 
5 ـ اسم غير منصرف
اسم مثني: به اسمهايي گفته مي شود كه بر دو تا دلالت داشته باشند و با اضافه كردن «ان-ين» ساخته مي شوند و هميشه داراي اعراب فرعي يا نيابي مي باشند. به اين صورت كه در حالت رفع ( الف) و در حالت نصب و جر ( ياء) مي گيرند.
نكته 1- «ن» در اسمهاي مثني علامت اعراب نمي باشد و هنگام مضاف واقع شدن «ن» مثني حذف مي شود. مانند: جاء التلميذان (فاعل و مرفوع به الف نيابي)
رأيت التلميذين ( مفعول به و منصوب به ياء نيابي)
سمعت من التلميذين( مجرور به ياء نيابي) 
جاء اخواك (فاعل و مرفوع به الف نيابي)
نكته2- ياء درصورتی علامت نصب است كه قبل از آن اسم حرف جربه كار نرفته باشدوآن اسم مضاف اليه نباشد ياء در صورتي علامت جراست كه قبل از آن حرف جر به كار رفته باشدو مضاف اليه باشد.
2-اسم جمع سالم مذكر: جمعهايي كه با اضافه كردن (ون‌ ـ ين ) ساخته مي شوند و هميشه داراي اعراب فرعي يا نيابي هستند يعني در حالت رفع (واو) و در حالت نصب و جر (ياء) مي گيرند.
جاء المعلمون (فاعل و مرفوع به واو نيابي)
رايت المعلمين ( مفعول به و منصوب به ياء نيابي)
سمعت من المعلمين (مجرور به ياء نيابي)
نكته: «ن» در جمع سالم مذكر علامت اعراب نمي باشد و هنگام مضاف واقع شدن حذف مي شود.
جاء معلموهم (فاعل و مرفوع به واو نيابي)
المعلمون + هم معلموهم

3- اسماء خمسـه: عبارتند از: أب، أخ، ذو، فـــو، حــم.
چون اين اسمها در اعراب مانند هم به كار مي روند و علامت اعرابشان يكسان است اسماء خمسه ناميده مي شوندومعمولاً‌ درجمله به اسم ديگري اضافه مي شونديعني مضاف واقع مي شوندو داراي اعراب فرعي يا نيابي هستند. به اين صورت كه در حالت رفع، (واو) و در حالت نصب (الف) و در حالت جر (ياء) مي گيرند. مانند: جاء أبــوك (فاعل و مرفوع به واو نيابي) رأ‌يتُ أبـاك (مفعول به و منصوب به الف نيابي)
سمعت من أبيـك (مجرور به ياء نيابي)
نكته 1 = هرگاه اسماء خمسـه مضاف به ضمير متكلم وحده در هر سه حالت (رفع – نصب – جـر ) اعراب تقديري 
دارند : جاء أبــي رأيت أبـــي سلمت علي أبـــي 

نكته 2: دراسمهاي مثني وجمع سالم مذكرواسماء خمسه چون علامت اعراب آنها حروف مي باشدبه آنها اعراب به حروف گفته مي شود ولي در اسمهاي جمع سالم مؤنث و اسم ضمير منصرف چون علامت اعراب حركت مي باشد به آنها اعراب به حركت گفته مي شود.
 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 468